چطور کمتر با کامپیوتر بازی کردم؟
در روزهایی که برای بازی کامپیوتری مشخص شده بود با بی حوصلگی درس می خواندم. وقتی برای نوشتن و کتاب خواندن نمی ماند. تاثیر دو ساعت بازی کردن خیلی خوب حس می شد. چرا زودتر از اینها متوجه مشکل نشده بودم؟
در روزهایی که برای بازی کامپیوتری مشخص شده بود با بی حوصلگی درس می خواندم. وقتی برای نوشتن و کتاب خواندن نمی ماند. تاثیر دو ساعت بازی کردن خیلی خوب حس می شد. چرا زودتر از اینها متوجه مشکل نشده بودم؟
به نظرم آنهایی که برنامه ی چندساله دارند و خیلی هم پایبندش هستند برنامه ی امروزشان را از یاد برده اند. برنامه ی آخر هفته و برنامه ی تعطیلات تابستان. چونکه بدشان نمی آید از برنامه جلو باشند، پس یکی دو جمعه کمتر با دیگران بودن ضرری ندارد (از دید آنها).
یکی دو ماه پیش تصمیم گرفتم که کتابخانه ی کوچکمان را دسته بندی کنم. حین این کار کلی کتاب پیدا کردم که بیشترشان تجدید چاپ نشده بودند و بوی کهنگی ناجوری داشتند. چندتایشان چشمم را گرفتند و خواستم که در همان هفته همه را بخوانم. اما عادتی که داشتم اجازه نمی داد که این کار را بکنم. وقتی کتابی را تمام نکنم نمی توانم سراغ کتاب دیگری بروم.